فلسفه ی اصرار حلاج بر ادعای خدایی

ساخت وبلاگ
از حلاج, فقط بر دار شدنش را می دانستم و اصرار, بر حرفش را دیوانگی محض...

گویا در ابتدای نامه هایش خودش را رحمان و رحیم خطاب می کرده .شاید به نظر خنده دار برسد اما او ادعای, رحمان و رحیم بودنش را به جدیت تایید می کرده و دلیلش هم این بوده که سالک واقعی باید صفات خداوند را به خود نسبت دهد تا هم خودش و نیز هم دیگران به مرتبه ی سلوک و وحدانیت با خداوند عالم برسند.

حلاج, عارف قرن چهارم بوده که ما کمتر از شاعر بودنش خبر داریم.اگر روزی در جهانی دیگر با حلاج, روبرو شوم به او خواهم گفت که مردان واقعی راستگوترین و شبیه ترین انسانها به باطن خود هستند.به او می گویم تو بر دار نشدی تو از فرش به عرش رفتی.خداشناس واقعی تویی حلاج,...

و با خود فکر می کنم که او چه پاسخی به من خواهد داد

درویشی که آتش زدن حلاج, را می دیده شاید به من بگوید:

"مردن و سوختن دردناک نیست چنانکه آتش زدن کتاب دردناک نیست اما این دردناک است که آدمی را

کسی بکشد که او را نمی شناسد و کتاب را کسی بسوزاند که سواد خواندنش را ندارد _عبارت داخل گیومه از کتاب صلیب و صلابت نوشته ی یحیی یثربی است_"

 

امید که روزهایمان با ایمانی چنین استوار و راسخ شروع شود.

#شهپر_شهرکی

افغانستان مظلوم...
ما را در سایت افغانستان مظلوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ansoyezehn بازدید : 365 تاريخ : شنبه 10 آذر 1397 ساعت: 22:16